سایه بی پولی بر ورزش مازندران
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۷۴۶۵۸
به گزارش خبرنگار ایرنا ، سایه بی پولی بر ورزش مازندران به گونه ای است که طبق آمار رسمی افزون بر 100 ورزشکار مدال آور این خطه شمال کشور در رقابت های برون مرزی و عضو تیم های ملی ، استان خود را ترک کرده و به تیم های سایر استان های کشور پیوسته اند.
همطراز بودن کمک های مالی و اعتباری دولت به ورزش در استان ها بدون توجه به ظرفیت ها از یک سو و نبود صنایع بزرگ خصوصی و دولتی در مازندران باعث شده تا کمبود اعتبار در حوزه ورزشی استان بیش از سایر استان ها نمایان شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هم اکنون دستکم 47 رشته ورزشی در مازندران فعال است که بیش از 154 هزار نفر به صورت سازماندهی شده ( تحت پوشش بیمه) در این رشته های ورزشی فعالیت دارند و در مجموع در نیمه نخست سال جاری 300 مدال رنگارنگ را کسب کردند.
با این وجود ، کمتر از انگشتان دست تیم های مازنی در رقابت های لیگ برتر به عنوان مسابقات معتبر در عرصه ملی حضور دارند.
هم اکنون تیم های مطرح مازندران در لیگ برتر در رشته والیبال ، کشتی ، فوتسال و فوتبال ساحلی به عنوان لیگ های معتبر حضور دارند که هر یک از این تیم ها گاهی به دلیل نوسان در حمایت های اسپانسر که عمده آنها باشگاهداران بدون پشتوانه مالی صنعتی هستند تا دقیقه 90 آغاز به کار مسابقات حضورشان در مسابقات قطعی نمی شود.
در تازه ترین نمونه تیم والیبال لیگ برتر عمران شهرداری ساری به خاطر پا پس کشیدن حامی مالی تا دقیقه 90 وضعیت حضورش در لیگ برتر را مشخص نکرد و در نهایت ورزش استان با جایگزینی تیم والیبال سارویه توانست مشکل حذف شدن عمران شهرداری ساری را حل کند.
ضعف بنیه مالی تیمداری در مازندران به خاطر نبود حامیان مالی همچنین سبب شده است تا این خطه شمال کشور در رشته فوتبال که حدود 50 بازیکن در رقابت های تراز اول داخلی و حتی خارجی دارد ، از 13 سال پیش فاقد نماینده در لیگ برتر باشد ، در حالی که تیمداری در لیگ برتر آرزوی هر ساله جوانان مازندرانی است که با تمامی مشکلات تیم های دسته یکی کنار می آیند شاید بتوانند به عنوان نماینده وارد لیگ برتر شوند.
مازندران افزون بر سه هزار واحد تولیدی و صنعتی دارد که اکثرشان با سرمایه اندک بخش خصوصی دایر شدند و نه تنها توان مالی برای تیمداری ندارند که خودشان نیز به دلیل مشکل مالی بدهی معوقه به بانک ها دارند.
این در حالیست که بعضی از استان های کشور که جایگاه زیادی در ورزش کشور نیز ندارند ، به برکت وجود واحدهای صنعتی بزرگ چندین تیم فوتبالی و غیر فوتبالی در لیگ برتر دارند و از قبل این تیم ها امکانات ورزشی خوبی در این استان ها ایجاد شده است .
** کشتی ، بزرگ ترین قربانی بی پولی
رئیس هیات کشتی مازندران در این باره گفت : این استان با وجود قرارگیری در رتبه اول مدال آوری در رقابت های برون مرزی ، هنگام توزیع بودجه ، اعتباراتی همسنگ استان های دیگر دریافت می کند .
اصغر ثمربخش در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : نبود حامی مالی قوی در این استان با فقر صنعتی که دارد، باعث شده تا ورزشکاران ما در باشگاه های خارج از استان جذب شوند و هیات ها نیز نتوانند در استعداد پروری کارکرد خوبی نشان دهند.
وی به کشتی به عنوان ورزش اول مازندران اشاره کرد و اظهار داشت : در چند سال اخیر در رقابت های المپیک 2016، جهانی 2017 و سایر مسابقات بین المللی، کشتی گیران مازنی حرف اول و آخر را زدند ، ولی ورزش استان از این داشته ها سودی نبرده است.
ثمربخش افزود : اگرچه به ورزشکاران جوایزی طبق قانون از سوی وزارت ورزش و جوانان پرداخت شد، ولی برای تربیت ورزشکاران در آینده اعتباری به استان تخصیص نیافت.
رئیس هیات کشتی مازندران معتقد است که وزارت ورزش و جوانان باید به استان هایی چون مازندران که نقش اول را در مدال آوری در رقابت های برون مرزی دارند، اعتبار ویژه ای پرداخت کند.
** پای لنگ ورزش همگانی
قائم مقام ورزش های همگانی مازندران هم گفت که این استان به علت نداشتن واحدهای صنعتی بزرگ خصوصی و دولتی از حامی مالی قدری نیز برخوردار نیست.
روهام ابوطالبی به خبرنگار ایرنا افزود : درحال حاضر طبق آمار 76 درصد از جمعیت این استان از فقر حرکتی رنج می برند و برای کاهش بیماری در این جمعیت باید ورزش های همگانی توسعه یابد، ولی کمبود اعتبار باعث می شود که نتوانیم برنامه ورزش های همگانی را در استان به خوبی پیاده کنیم.
مدیرکل ورزش و جوانان مازندران نیز گفت : به دلیل محدودیت های مالی دولت، بخش ورزش نیز از این بی پولی دولتی رنج می برد و این روند برای استان ما که رتبه اول را در مدال آوری دارد، مشکل تر است.
حبیب حسین زادگان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : کمبود اعتبار ورزشی در این استان به گونه ای است که ما موفق به تجلیل از مدال آوران پارالمپیک 2016 نشدیم و این روند باعث ایجاد تنش می شود.
وی ادامه داد : در دولت تدبیر و امید با اختصاص 27 صدم از درآمد مالیات بر ارزش افزوده به حوزه ورزش تا حد زیادی کمکی خوبی برای تکمیل پروژه ها شد، ولی همچنان در حوزه توسعه ورزش با کمبود بودجه مواجه ایم.
گزارش : حسین فلاحتی ** انتشاردهنده : محسن حسن نیا
6982/1899
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۷۴۶۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازیگران سریال تورم
یک پژوهش جدید درباره ریشهها و ویژگیهای تورم در ایران، بازیگران اصلی این پدیده مزمن را معرفی کرد. این مطالعه نشان میدهد که از میان تکانههای تحریمی و تکانههای پولی، تحریمها اثر ماندگارتری بر افزایش تورم در اقتصاد ایران دارند.
به گزارش دنیای اقتصاد، علت این امر به این نکته بازمیگردد که تکانه خارجی از سه کانال انتظارات، تقاضا و عرضه بر تورم و تولید اثر میگذارد؛ در حالیکه اثر تکانه پولی فقط محدود به کانال تقاضا است. در همین ارتباط، احمدرضا جلالینائینی، اقتصاددان، در ارائه آخرین مطالعه خود بر این نکته تاکید کرد که با وجود غالب بودن اثر تحریم و نرخ ارز در کوتاهمدت، در بلندمدت عامل پولی تعیینکننده اصلی نرخ تورم است و نباید از آن غافل شد.
به عقیده این استاد دانشگاه، با توجه به اثرگذاری تکانه خارجی بر کاهش ارزش ریال و نیاز واحدهای تولیدی به سرمایه در گردش، سیاستگذار پولی با بده-بستان میان رکود و تورم مواجه میشود و با پاسخ به این نیاز، متغیرهای پولی نظیر پایه پولی را افزایش میدهد.
در ماههای پایانی سال گذشته، همایش «دنیای اقتصاد» با حضور صاحب نظران و کارشناسان برجسته برگزار شد و آینده اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۳ مورد بررسی قرار گرفت. احمدرضا جلالی نائینی، استاد گروه اقتصاد موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی، در ارائه خود از روند فعلی تورم در اقتصاد ایران، به تشریح علل و ریشههای تورم در اقتصاد ایران پرداخت و ضمن بررسی عوامل موثر بر افزایش یا کاهش سطح تورم در ایران، به روند آتی آن در ماههای پیشرو اشاره کرد. متن زیر شرح سخنان این اقتصاددان در همایش چشم انداز سال ۱۴۰۳ است.
همایش چشم انداز اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۳، در ماههای پایانی سال ۱۴۰۲ و از سوی «دنیای اقتصاد» برگزار شد و صاحب نظران حوزههای مختلف به ارائه تحلیلهای خود از وضعیت فعلی و آتی اقتصاد ایران پرداختند. احمدرضا جلالی نائینی، استاد گروه اقتصاد موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی یکی از کارشناسان حاضر در این برنامه بود و به بررسی و تحلیل تورم در اقتصاد ایران پرداخت.
ویژگیهای تورم در اقتصاد ایرانجلالی نائینی صحبتهای خود را با این نکته آغاز کرد که در اقتصاد ایران، جهشهای تورمی غالبا پادچرخهای عمل میکند و در دوران رکود رخ میدهد و همزمان با اصابت تکانههای ارزی، به واسطه محدودیت تراز پرداختها و تحریمها، اتفاق میافتد. نائینی در ادامه برای تورم اقتصاد ایران چهار ویژگی مهم بیان کرد.
بر این اساس، طبق شکل یک و با بررسی رفتار تاریخی نرخ تورم، رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت و نرخ ارز بازار آزاد میتوان دریافت که افزایش نرخ تورم که به موجب انبساط تقاضا ناشی از سیاستهای پولی و مالی ایجاد شده را میتوان با سیاستهای انقباضی پولی و بهنگام کنترل کرد، اما کنترل تورمهایی که از تکانههای عرضه و فشار هزینه ناشی میشود به سهولت میسر نیست.
دومین ویژگی قابل توجه تورم ایران که در شکل ۲ کاملا قابل مشاهده است، آن است که نرخ تورم طی سالهای ۱۴۰۲-۱۳۹۷ لختی (پایداری) بیشتری در نرخهای بالاتر داشته و که نه تنها با رفتار نرخ تورم در دورههای قبلی خیلی متفاوت بوده بلکه ماهیت آن از تورم مزمن به تورم لجام گسیخته تغییر کرده است.
سومین ویژگی تورم در اقتصاد ایران این است که شاخص قیمت تولیدکننده و مصرفکننده در بخش کالا همبستگی بالایی داشته و در مقابل تکانههای ارزی جهش شدیدتری نسبت به بخش خدمات دارند، اما شاخص قیمت تولیدکننده و مصرفکننده در بخش خدمات با یک وقفه و با شدت بیشتری به این تکانهها واکنش نشان میدهند. معمولا در پی اصابت تکانههای ارزی قیمت کالاهای واسطهای و سرمایهای در قیاس با نرخ دستمزد افزایش مییابد، بنابراین هزینه تولید در بخش کالا سریعتر از بخش خدمات بالا میرود. این افزایش هزینه در تولید متعاقبا به سبد مصرف منتقل میشود.
جلالینائینی در تشریح آخرین ویژگی تورم در ایران بیان کرد که طبق آمارهای سه دهه اخیر، نرخ رشد ارز در مقایسه با سایر متغیرهای کلان بیشترین همبستگی با نرخ تورم را داشته است.
او در ادامه بر این نکته تاکید کرد که تبعات جهشهای نرخ ارز در اقتصاد ایران محدود به تغییر در قیمتهای نسبی نیست و آثار دیگری بر جا میگذارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
فشار تورمی از کدام کانالها وارد میشود؟جلالی نائینی در ادامه به ارائه شمای کلی نحوه ایجاد و انتشار فشارهای تورمی در اقتصاد ایران پرداخت. اقتصاد ایران طی نیم قرن اخیر ویژگیهای یک اقتصاد باز و کوچک و صادرکننده کالاهای خام، با تمرکز تولید بر فرآوری نهایی را داشته است. هر چند طی ۱۰ سال گذشته جانشینی واردات در سطح گستردهای اتفاق افتاده، اما هنوز تولید در شماری از بخشها نیاز به واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای دارد و در شماری از اقلام تولید داخلی کفایت تقاضای داخلی را نمیدهد. بهطور کلی و همانطور که شکل ۵ نشان میدهد، دو نوع غالب تکانه بر تورم اقتصاد ایران اثر میگذارد؛ تکانههای اسمی حاصل شده از سیاستهای مالی و پولی و تکانههای خارجی شامل تکانههای رابطه مبادله و تحریمها دو عامل اصلی اثرگذار بر اقتصاد ایران به شمار میرود و مبادی ورودی و مکانیسم تسری این دو تکانه، کانال عرضه و تقاضا است.
تکانههای خارجی سه اثر متفاوت بر جا میگذارند. تبعات فوری اصابت تکانه خارجی عبارتند از کاهش تقاضای دارایی ریالی، افرایش نرخ ارز و تحریک انتظارات تورمی. در دومین گام، اثر تکانه خارجی از کانال عرضه تسری مییابد و با ایجاد محدودیت در تراز پرداختها و جریان تجارت خارجی و افزایش نرخ ارز، هزینه واردات نهادههای تولید افزایش یافته و این امر هزینه تولید را افزایش و موجب انقباض عرضه میشود. در نتیجه اصابت این نوع تکانه نیاز به سرمایه در گردش افراد حقیقی و حقوقی افزایش یافته و سبب افزایش تقاضای درون زا برای اعتبارات بانکی میشود. بانکها هم برای گرفتن خطوط اعتباری از بانک مرکزی صف میبندند. در نهایت آثار افزایش تقاضای درون زا به ترازنامه سیستم بانکی و بانک مرکزی منتقل میگردد. آخرین اثر تکانههای خارجی به این صورت است که بر اثر منفی شدن رابطه مبادله یا وضع تحریمها درآمد حاصل از فروش نفت کاهش مییابد، در نتیجه درآمد دولت کاهش یافته و با تشدید کسری بودجه، در نهایت آثار آن نیز روی ترازنامه بانک مرکزی تخلیه میشود.
به این ترتیب، تکانههای خارجی از مجرای عرضه و تقاضا وارد شده و از درگاه بودجه دولت، ترازنامه بانک مرکزی و ترازنامه شبکه بانکی به کل اقتصاد تسری پیدا میکند. باید در نظر داشت که تکانههای اسمی و خارجی هر دو آثار خود را از طریق ترازنامه بانک مرکزی و شبکه بانکی به کل اقتصاد منتقل میکنند. باید توجه داشت که در صورتی که اقتصاد تنها یک تکانه اسمی انبساطی صرف را تجربه کند (تکانه خارجی صفر باشد)، بانک مرکزی میتواند مطابق با رویکرد کلاسیک پولی و با کاهش پایه پولی یا افزایش نرخ بهره اقدام به رفع این آثار کند.
تکانههای خارجی تحریم از طریق افزایش تقاضای درون زا برای تامین مالی کسری بودجه و سرمایه در گردش بنگاهها بر ترکیب و نرخ رشد کلهای پولی اثر میگذارد؛ بنابراین لازم است که تفاوت برون زایی و درون زایی تغییرات در ترازنامه بانک مرکزی و شبکه بانکی را بتوانیم درنظر داشته باشیم و تفکیک کنیم. تکانههای خارجی که موجب بروز تکانه از نوع فشار هزینه میشوند دو اثر هم زمان دارند، هم نرخ تورم را افزایش میدهند و هم تولید بالقوه را کاهش میدهد و در صورت تداوم، انتظارات تورمی را پابرجاتر میکنند. برخی از صاحبنظران اشاره میکنند که سیاست بهینه پولی فقط محدود به مقابله با تورم نیست و در صورت وقوع تکانه سمت عرضه، مقام پولی نمیتواند نسبت به افت تولید و گسترش وضعیت رکودی بی تفاوت باشد و با بده-بستان تولید و تورم مواجه است.
چالش نرخ بهرهبراساس این پژوهش، پیشتر درباره مجرای انتظارات و اثر تکانههای خارجی منفی و افزایش نرخ ارز بر تضعیف تقاضای داراییهای ریالی اشاره شد. در این میان، نرخهای سود بانکی پایینتر از نرخ تورم انتظاری و مالیات تورمی مزید بر علت میشود. بر اساس نظریههای متعارف، تقاضای پول را میتوان به دو بخش تقاضای دارایی و تقاضای معاملاتی و احتیاطی تقسیم کرد. وقتی نااطمینانی افزایش مییابد و انتظارات تورمی تقویت میشود تقاضای معاملاتی و احتیاطی که سیالیت بیشتری دارند افزایش مییابد و، چون در این شرایط وظیفه ذخیره ارزش پول تضعیف میشود، تقاضای داراییهای ریالی کاهش مییابد. نسبت پول به نقدینگی تقریبی برای تغییر در این دو بخش از تقاضا است. شکل ۶ سهم از رشد نقدینگی برحسب مصارف را نشان میدهد. بر همین اساس رشد پول بالاتر از رشد نقدینگی بوده و نسبت پول به نقدینگی افزایش یافته است. زمانی که به علت تکانههای منفی خارجی نرخ ارز افزایش مییابد، تقاضای دارایی برای ریال کاهش، اما تقاضای معاملاتی بالا میرود.
تکانه اسمی مهمتر است یا تکانه خارجی؟نتایج پژوهش این استاد دانشگاه در شکل ۷ نشان میدهد در صورتی که مقام پولی واکنشی از خود نشان ندهد، اثر فوری یک تکانه خارجی بر تورم بیشتر و طولانیتر از تکانه پایه پولی در اقتصاد است. علت این امر به این نکته باز میگردد که تکانه خارجی از سه مجرای انتظارات، تقاضا و عرضه بر تورم و تولید اثر میگذارد درحالی که اثر تکانه پولی فقط محدود به مجرای تقاضا است.
با نرخ ارز چه باید کردبر اساس شکل ۸، شاخص قیمت کالاهای مبادلهای طی سالهای اخیر بالاتر از شاخص قیمت مصرفکننده قرار داشته و این موضوع نشان میدهد کالاهای مبادلهای گرانتر شده اند. اگر سازوکار تخصیص منابع در کشور کارآتر، هزینه مبادله کمتر، سیاست خارجی همراهتر و ابعاد رانتجویی محدودتر بود، طی پنج سال گذشته علائم قیمتی موجب افزایش تولید کالاهای مبادلهای و جایگزینی وسیعتر واردات میشد و با رشد خالص صادرات، ضربهپذیری اقتصاد از کالاهای خارجی را محدود میکرد. مراد از ذکر این مشاهده سیاست میخکوب کردن ارز تحت شرایط نامساعد توسط بانک مرکزی نیست.
در زمان اصابت تکانههای منفی خارجی، سازوکارهای اقتصادی و تغییر در عرضه و تقاضای نسبی ارز باعث تغییر نرخ ارز میشود. در این حالت بانک مرکزی و اقتصاد کشور تحت تاثیر تکانه برونزای ارزی هستند و امکان دخالت گسترده در بازار به علت عدم دسترسی به منابع ارزی و بازارهای مالی بینالمللی وجود ندارد و مقام پولی در مقابل عمل انجام شده قرار میگیرد. این وضعیت با افزایش سیاستی نرخ ارز توسط مقام مسوول متفاوت است. در متون علمی واکنش درخور سیاستگذار به تکانههای منفی خارجی افزایش نرخ حقیقی ارز است. اما مقامات پولی و مالی با تدوین و اجرای بسته سیاستی مناسب و کنترل انتظارات تورمی، مانع افزایش ابعاد افزایش نرخ ارز حقیقی میشوند.
ثابت نگه داشتن نرخ ارز در تورمهای بالا سیاستی قابل تداوم نیست. کنترل نرخ ارز از طریق سیاستگذاری چند بعدی معتبر و باورپذیر که باعث کاهش نااطمینانیهای اقتصادی و سیاسی شده و انتظارات تورمی را لنگر میکند، میسر میشود. نتایج به دست آمده از چند الگوی منتخب نقش تعیینکننده نوسانات نرخ ارز بر نوسانات تورم در کوتاه و میانمدت در اقتصاد ایران را تایید میکند.
نوسانات کوتاهمدت نرخ تورم بیشترین تاثیر را به ترتیب، از نوسانات نرخ ارز، انتظارات تورمی و رشد پول میگیرد. بر اساس آمارهای اعلام شده، کاهش رشد نقدینگی در چرخههای کوتاهمدت لزوما با کاهش تورم همبستگی زیادی ندارد، اما در افق بلندمدت کنترل نقدینگی اثربخشی بالاتری دارد. علاوه بر نرخ ارز، در کوتاه و میانمدت نوسانات نرخ تورم تحت تاثیر نوسانات انتظارات تورمی است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که هر چند متغیرهای انتظارات تورمی و نرخ ارز در رفتار نرخ تورم بسیار اثرگذار هستند، اما شکاف تولید (فشار تقاضای حقیقی) در کوتاهمدت اثر معناداری بر تورم ندارد.